برای پباده سازی دیوار حائل بایستی بعدها نخستین ای در حیث گرفته شود. با انجام در دست گرفتن های پایداری، این بعدها آنقدر تغییرمی یابند تا ضرائب ایمنی لازم مهیا شود.
عمق پایه دیوار دستکم 0.6 متر و بعدها مبنا باید به اندازه ای باشد که برآیند نیرو های قائم در محدوده میانی پایه قرار گیرد. برای دیوار های پشت بند دار نیز بعدها همگانی دیوار و اساس به استثنای ضخامتها، شبیه دیوار حائل طره ای میباشد. حد اقل ضخامت تیغه پشت بند 0.2 متر و فواصل تیغه ها فی مابین H 0.3 تا H 0.6 گزینش میشود .
نظریه های فشار خاک در مسائل دیوار حائل
هر دو طریق رانکین و کولمب بطور وسیعی در به حساب آوردن فشار جانبی وارد بر دیوارهای حائل آیتم به کارگیری قرار میگیرند. غالبا نحوه رانکین بکار برده میشود. چون معادلات رانکین بی آلایش بوده و قدری محتاطانه ترازمعادلات کولمب میباشند یعنی فشار جانبی بزرگتری بدست میدهند. معمولا برای پباده سازی دیوار های با طول کمتر از 7 متر از فشار محرک رانکین استعمال می گردد.
برای دیوارهای با طول بیشتراز 7 متر اقتصادی خیس میباشد که از طریق کولمب استعمال شود.
در بعضی از کتاب ها پباده سازی مقادیری نزدیک به 5 تا KN/m 8 برای وزن واحد سیال مساوی ارائه شدهاست و هنگامیکه از چنین مقادیری استعمال شود پباده سازی حاصله با نحوه سیال متساوی موسوم میباشد. این طرز بطور کلی پیشنهاد نمیگردد در بکارگیری هر کدام از روشهای رانکین یا این که کولمب هیچ بخشی از دیوار نمی بایست با سطح لغزش تقریبی تلاقی داشته باشد.
فشارهای وارد بر دیوار بواسطه تراکم معمولا نیروی بر آیندی در نقطه میانی طول دیوار ساخت مینمایند (خلاف نقطه یک سوم طول در فشار محرک). این مورد بوسیله باو آیتم دعوا قرار گرفته و توصیه شدهاست که دراین حالت می قدرت یک ضریب فشار جانبی در بین ضریب فشار س و ضریب فشار محرک بکار موفقیت ka ≤ k ≤ ko و برآیند را یا این که در نقطه 1/3 ویا آنرا در وضعیت بالاتــــــــــری( H 0.5 ــ 0.4 ) در امتداد دبوار قرار اعطا کرد .
درباره این سایت